نمی دانم که کلام رهبر را در مورد حضرت زهرا شنیده ای یا نه ، آن جا که ایشان می فرمایند:«…این کوثر فزاینده ، روز به روز درخشنده تر نسل عظیم پیغمبر را در تمام اقتار اسلامی پراکند که امروز هزاران؛ بلکه هزاران هزار خاندان های مشخص شده ی در همه دنیای اسلام نمودار بقای نسل جسمانی آن بزرگوارند، هم چنانی که هزاران مشعل هدایت در دنیا نمودار بقای معنوی آن مکتب اند وآن وجود مقدس اند. این کوثر فاطمه زهراست مصداق بارز کوثر. سلام خدا بر او ، درود همه ی انبیاء و فرشتگان وآفریدگان خدا بر او تا روز قیامت». حضرت زهرا(س) آن چنان دارای فضائل و مکارم اخلاقی هستند که هر چه قدر گفته شود بازهم جا برای گفتن دارد در این فرصت نگاهی گذرا می کنیم به سوره کوثر، سوره ای که دراخبار داریم در شأن حضرت زهراست باشد که آشناتر شویم.
إِنَّآ أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ همانا ما به تو خیر کثیر عطا کردیم
فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ پس براى پروردگارت نماز بگزار و (شتر)قربانى کن
اِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ همانا دشمن تو بى نسل و دم بریده است
در شان نزول این سوره مى خوانیم: عاص بن وائل که از سران مشرکان بود، پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلّم) را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد و مدتى با حضرت گفتگو نمود، گروهى از سران قریش در مسجد نشسته بودند و این منظره را از دور مشاهده کردند ، هنگامى که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند:با که صحبت مى کردى ؟ گفت : با این مرد ابتر ! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که عبد الله پسر پیغمبر اکرم (صلىالله علیه وآله وسلّم) از دنیا رفته بود و عرب کسى را که پسر نداشت ابتر ( یعنى بلا عقب ) مىنامید و لذا قریش این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر براى حضرت انتخاب کرده بود ( سوره فوق نازل شد و پیغمبر اکرم (صلىالله علیه وآله وسلّم) را به نعمت هاى بسیار و کوثر بشارت داد و دشمنان او را ابتر خواند). و در جای دیگر می خوانیم: قاسم پسر رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) در مکه از دنیا رفت و بعد از دفن جنازه آن جناب رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) به عاصی بن وائل و پسرش عمرو برخورد ، عاصی وقتی رسول خدا (صلیاللهعلیه وآله وسلّم) را از دور دید گفت : الآن زخم زبانی به او میزنم ، همین که آن جناب نزدیک شد، گفت : چه خوب شد که اجاقش کور شد، در پاسخ او این آیه نازل شد : ان شانئک هو الابتر. توضیح این که : پیغمبر اکرم (صلىالله علیه وآله وسلّم) دو فرزند پسر از بانوى اسلام خدیجه داشت:یکى قاسم و دیگرى طاهر که او را عبد الله نیز مىنامیدند و این هر دو در مکه از دنیا رفتند و پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیه وآله وسلّم) فاقد فرزند پسر شد، این موضوع زبان بدخواهان قریش را گشود و کلمه ابتر را براى حضرتش انتخاب کردند.آن ها طبق سنت خود براى فرزند پسر اهمیت فوق العادهاى قائل بودند، او را تداومبخش برنامههاى پدر مىشمردند، بعد از این ماجرا آن ها فکر مىکردند با رحلت پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیه وآله وسلّم) برنامههاى او به خاطر نداشتن فرزند ذکور تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند. قرآن مجید نازل شد و به طرز اعجازآمیزى در این سوره به آن ها پاسخ گفت و خبر داد که دشمنان او ابتر خواهند بود ، و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد، بشارتى که در این سوره داده شده از یکسو ضربهاى بود بر امیدهاى دشمنان اسلام و از سوى دیگر تسلى خاطرى بود به رسول الله (صلىالله علیه وآله وسلّم) که بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان قلب پاکش غمگین و مکدر شده بود.
مفسرین در تفسیر کوثر و این که کوثر چیست اختلاف دارند ؛ بعضی گفتهاند: خیر کثیر است و بعضی معانی دیگری کردهاند که فهرستوار بیان می کنیم:۱٫ نهری است در بهشت۲٫حوض خاص رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) در بهشت و یا در محشر است۳٫اولاد رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) است ۴٫اصحاب و پیروان آن جناب تا روز قیامت است ۵٫علمای امت او است۶٫قرآن و فضائل بسیار آن .۷٫مقام نبوت است، و مانند این ها به طوری که بعضی از مفسرین بالغ بر بیست وشش قول می دانند.
ولى آیه آخر سوره، مى تواند شاهدى بر این باشد که مراد از کوثرنسل مبارک و کثیر پیامبر اکرم است که بدون شک از طریق حضرت زهرا(سلام الله علیها) مىباشد بنابراین اگر مراد از کوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آیه اول و سوم سوره توجیه و معنایى دلپسند نخواهیم داشت. ولى بسیارى از بزرگان علماى شیعه یکى از روشن ترین مصداق هاى آن را وجود مبارک فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) دانستهاند زیرا نسل و ذریه پیامبر (صلىالله علیه وآله وسلّم) به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت نسلى که نه تنها فرزندان جسمانى پیغمبر بودند، بلکه آئین او و تمام ارزش هاى اسلام را حفظ کردند، و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت(علیهمالسلام) که آن ها حساب مخصوص به خود دارند، بلکه هزاران هزار از فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) در سراسر جهان پخش شدند که در میان آن ها علماى بزرگ و نویسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثار و فداکارى در حفظ آئین اسلام کوشیدند.
فخررازى در تفسیر کبیر مىگوید:چه نسلى با برکتتر از نسل فاطمه که مثل باقر و صادق و رضا از آن برخاسته است و با آن که تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حکومت بنىامیّه و بنىعبّاس شهید کردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اکثر کشورهاى اسلامى گستردهاند و این در حالى است که از بنى امیه ( که دشمنان اسلام بودند ) شخص قابل ذکرى در دنیا باقى نمانده است.
در ادامه نکاتی را بیان می کنیم که توجه و اندیشیدن در این ها خالی از لطف نیست:
– در زمانى که خبر تولّد دختر سبب اندوه پدر مى شد، به گونه اى که صورتش از غصه سیاه گشته و به فکر فرو مى رفت که از میان مردم فرار کند یا دخترش را زنده به گور کند: «یتوارى من القوم ام یدُسّه فى التّراب» در این زمان قرآن به دختر لقب کوثر مى دهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبدیل کند.
– کوثر الهى، به جنسیّت بستگى ندارد؛ فاطمه، دختر بود امّا کوثر شد. به تعداد کثیر بستگى ندارد؛ فاطمه، یک نفر بود امّا کوثر شد.آرى خداوند مى تواند کم را کوثر و زیاد را محو کند.
– خداوند از اولیاى خود دفاع مىکند. به کسى که پیامبر را بى عَقَبه مى شمرد، پاسخ قولى و عملى مىدهد. وجود فاطمه(سلام الله علیها) پاسخ عملى و جمله «هو الابتر» پاسخ قولى است.
– به آن حضرت ابتر گفتند، خداوند فرمود: «انّ شانئک هو الابتر» آرى، پاسخ کسى که به اشرف مخلوقات ابتر بگوید، آن است که خداوند به او کوثرى عطا کند که چشم همه خیره و عقل همه مبهوت شود. – خداوند مصداقى براى کوثر در آیه نیاورد تا هم چنان مبهم بماند تا شاید اشاره به این باشد که عمق برکت کوثر عطا شده حتّى براى خود پیامبر اکرم در هالهاى از ابهام است.
– هر زخم زبان و کلامى وزنى دارد. به شخص پیامبر اکرم توهینها شد، کلماتى از قبیل مجنون، شاعر، کاهن و ساحر ، به او گفتند و به یاران او نیز توهینها شد تا آن جا که گفتند: این بیچارگان را از خود دور کن تا ما دور تو جمع شویم. براى هیچ کدام سوره اى مستقل نازل نشد، امّا در نسبت ابتر دادن یک سوره نازل شد که خیر کثیر به تو عطا کردیم و دشمن تو ابتر است و این به خاطر آن است که جسارت به شخص و یاران قابل تحمّل است، امّا جسارت به راه و مکتب که او ابتر و راه او گذرا و بىآینده است، قابل تحمّل نیست.
– در این سوره دو خبر غیبى نهفته است: یکى عطا شدن کوثر به پیامبر، آن هم در مکّهاى که حضرت دست خالى بود و فرزند پسرنداشت، دیگر ابتر ماندن دشمن که داراى فرزندان و ثروتهاى بسیار بود. تاریخ و آمار بهترین شاهد بر کوثر بودن این عطیّه الهى است. هیچ نسلى از هیچ قومى در جهان، به اندازه نسل حضرت فاطمه( سلام الله علیها) رشد و شکوفایى نداشته است. خصوصاً اگر کسانى را که مادرشان سیّد است، از سادات به حساب آوریم، آمار سادات در جهان نشانه معجزه این خبر غیبى است.
این تنها گوشه ای از فضائلی بود که در ضمن تفاسیر در مورد سوره کوثر بیان شده بود اما امید که مؤثر بوده باشد.
پروردگارا ! تو مى دانى ما آن حضرت و ذریه طاهرینش را از صمیم دل دوست داریم ، ما را در زمره آنان محشور کن.
بارالها ! عظمت او و آئینش بسیار است روز به روز بر این عظمت و عزت و شوکت بیفزاى.
منابع: تفاسیرنمونه، نور، المیزان
راحت یاتون آی مدیننین اهلی اولدی فاطیمه
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم / مامور برای خدمت زهرائیم روزی که تمام خلق حیران هستند / ما منتظر شفاعت زهرائیم